شرحی در بیانِ اسم اعظم (عام، خاص)
به نقل از سایت مهدی قربانی:
طی چند سالی که علاقهمندان کتابِ – فرهنگ نام و اسما هم نام – را مطالعه و با معرفت اسما آشنا، … و نسبت به خواص اسم اسم اعظم عام و خاص =(ذکر هم نام) خود شناخت پیدا نمودند. کراراً از طریق پیامک، تلگرام، ایمیل، و درج نظرات ذیل مطالب سایت، این پرسش را مطرح کردهاند:
– خواص اسم اعظم عام و خاص =(ذکر هم نام) چیست و چه کاربری دارد؟
به طوری کلی باید گفت: تأثیر و خواص هر نوع ذکر، ختم، دعا، نذر، نماز و…، به میزان انرژیهای مثبت و منفی فرد، از اعمال عبادی و روحانی…شخص عامل سرچشمه گرفته، و بستگی دارد.
یعنی کسی که همواره با ایمان و اعتقاد راسخ فرایض دینی خود را انجام میدهد، و از محرمات پرهیز کرده و واجبات را ترک نمیکند، و حقالناس بر عهده ندارد و…(به عبارتی عامل به رعایت حقالله و حقالناس بوده) قطعاً انرژی مثبت بیشتری دارد، نسبت به کسی که موارد مذکور را رعایت نمیکند. مثلاً کاهل نماز است، حق حقوق مردم را نادیده میگیرد، از دروغ و غیبت و…ابایی ندارد. و…، نمیتوان انتظار داشت، خواص و تأثیر ذکر هم نام، و دیگر اعمال عبادی بر هر دو فرد یکسان باشد.
همین امر باعث شده که در کتاب – فرهنگ نام و اسما هم نام – نتوانیم به صراحت و قاطعیت به خواص و تأثیر ذکر هم نام=(اسم اعظم، عام و خاص) اشاره کنیم.
اما نظر چند نفر از کسانی که تا به حال از خواص ذکر هم نام خود (عام و یا خاص) نتیجه گرفته و بهصورت تلفنی، ایمیل، تلگرام و … از آثار ذکر هم نام خود گزارش کردند، چنین است:
– از وقتی کتاب –فرهنگ نام و اسما و هم نام – را گرفتم، و به ذکر هم نام خود ذاکر شدم، در زندگی من تحول قابل توجهی به وجود آمده، به نحوی که این کتاب را همانند مفاتیحالجنان در کنار سجاده خودم از آن نگهداری و استفاده میکنم. خدا خیرتون بده.
– چند مریض بستری شده با سن بالا داشتیم، با آموزش ذکر هم نام به آنان، خیلی زود وضعیت روحی آنان درمان شده، مرخص شدند.
– از وقتی به ذکر هم نام خودم عادت کردهام افسردگی و نا امیدی از من برطرف شده و شور و نشاط خاصی در روحیهام به وجود است.
– الحمدلله با ذکر هم نام خودم کار مطلوب و ازدواج دلخواه نصیبم شده است.
– همیشه توی خانه ما دعوا بود و بین اعضای خانواده اختلاف و درگیری لفظی و…الحمدلله با اذکار کتاب –فرهنگ نام و اسما هم نام – آرامش به محیط خانواده بازگشته است.
پرسش دیگری که معمولاً مطرح میشود این که: اسم اعظم عام با اسم اعظم خاص چه فرقی دارد؟ و چرا نباید اسم اعظم خاص را شخص تا آخر عمر افشا نکند؟
در پاسخ باید گفت: اسم اعظم عام، همان طوری که مشخص است، برای تمام کسانی که اسم –علی- دارند یک ذکر را میتوان به آنان اختصاص داد.
اما اسم اعظم خاص، بر اساس مشخصات کامل شخص استخراج میشود، در نتیجه؛ اسم اعظم خاص برای علی محمدی، فرزند …..، با اسم اعظم خاص برای علی اکبری، فرزند …. قطعاً متفاوت است. در حالی هردو نفر اسم علی را دارند و در ذکر هم نام عام مثل هم هستند.
در متون کهن به سفارش بزرگان و علما این علم، سفارش شده که اسم اعظم خاص نباید افشا شود. زیرا بی اثر و تبعات منفی به دنبال دارد. ما نیز تا به حال به کسانی که اسم اعظم خاص درخواست داشته و یا دریافت کردهاند تأکید میکنیم.
اما بعضاً بر اساس کنجکاوی میپرسند؛ افشای اسم اعظم خاص، چه تبعاتی میتواند داشته باشد؟
یکی از کسانی که اسم اعظم خاص دریافت کرده بود، با اضطراب و دلهره، طی تماسی اظهار داشت: من به طور ناگهانی و بی توجه، در بین دوستانم اسم اعظم خاص خودم را مطرح کردم، و بعداً ً یادم آمد که نباید میگفتم، و تکذیب کردم، حالا چکار کنم؟
البته در این خصوص ما راهکاری ندیدهایم، فقط گفته شد که توبه کند و صدقه بدهد. ولی بعد از مدتی ایشان اظهار داشت: مدتی است به فراموشی دچار شدهام. که میتواند یکی از عوارض افشای اسم اعظم خاص باشد.
با عنایت به اشارات مذکور هرکس دیر یا زود، کم و یا زیاد، از ذکر هم نام خودش (عام و خاص) نتیجه را احساس خواهد کرد زیرا «الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطمَئِنُّ قُلُوبُهُم به ذکر اللَّهِ أَلا به ذکر اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ» (سوره رعد/آیه ۲۸)
ترجمه: آنها کسانی هستند که ایمان آورده و دلهایشان به یاد خدا آرامش میگیرد، آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرامش پیدا میکند. لذا کسانی که آثار ذکر خدا را احساس نمیکنند، باید همواره به اعمال خود رجوع کرده و در آنها بازنگری نماید.
آری! رسول خدا (صلی الله علیه وآله) میفرمایند: «حاسِبُوا اَنْفُسَکُم قبلان تُحاسَبُوا و زِنُواها قبلان تُوزَنُوا و تَجَهَّزُوا لِلْعَرْضِ الاَْکْبَر؛ خویشتن را محاسبه کنید قبل از آن که به حساب شما برسند و خویش را وزن کنید قبل از آن که شما را وزن کنند و آماده شوید برای عرضه بزرگ (روز قیامت)».(بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۷۳ به نقل از اخلاق در قرآن، ج ۱، ص ۲۵۵٫)
هرجا خدا امتحانت کرد و یک خورده عقب رفتی غصّه نخور. این امتحان لازم بود تا به ناقص بودن خود پی ببری. یک کمی تلاش میکنی جبران میشود. امتحان، فضل خداست و برای رشد خلق نافع و لازم است. پیامبر اکرم (صل الله علیه و اله و سلم) از خداوند درخواست کرد که امّت من را امتحان نکن. خداوند فرمود: این کار نمیشود، باید امتحان شوند. پیامبر (صل الله علیه و اله و سلم) عرض کرد پس طوری امتحانشان کن که امّتهای دیگر متوجّه نشوند.
فرمود: طوری امتحانشان میکنم که شما هم متوجّه نشوید. قرآن که فرمود: اقْرَأْ کَتَابَکَ کَفَی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا (سوره اسرا: آیه ۱۴): خودت نامه اعمالت را بخوان که امروز خودت برای رسیدگی به حسابهایت کفایت میکنی. معلوم شد که خود خدا هم نگاه نمیکند. یک معنی آیه این است که: حاسبوا قبلان تحاسبوا: قبل از آن که به محاسبه کارهایتان بپردازند خودتان حساب کارهایتان را رسیدگی کنید. معنی دیگرش هم این است که: بنده من، نمیخواهد صورت حساب کارهایت را پیش من بیاوری، تو میخواهی خوب باشی، من هم همانطورت میکنم که میخواهی.
خداوند ستّار و غفور، خودش هم نامه عمل مؤمن را نگاه نمیکند و خودت را قبول دارد و بررسی حساب را به خودت واگذار مینماید. دیدی خدای کریم با ما از لطف و رحمت چه کرد؟!
چقدر خوب است که انسان ساعتی برای خود داشته باشد، که هیچچیز او را به خود مشغول نسازد و در این ساعت محاسبه خویش کند و ببیند چه کاری به سود خود انجام داده و چه کاری به زیان خود، در آن شب و در آن روز.
حاسبوا انفسکم قبلان تحاسبوا
به راستی؛ یک سال گذشت، چه کردیم؟